سفرنامه آلفونس گابریل بخش 1 “تهران”
۱ دی، ۱۳۹۸سفرنامه آلفونس گابریل بخش 3 “سیاه کوه”
۱۰ دی، ۱۳۹۸اولین مقصد آلفونس گابریل در کویر های ایران
همانطور که در بخش قبلی گفته شد آلفونس گابریل بعد از تهیه ملزومات سفر و تجهیز کاروان خود بعد از کسب موافقت مقامات دولت وقت در روز 28 فوریه 1933 به سمت اولین مقصد خود که در جهت کویر و راه سنگ فرش بود سفر خود را آغاز نمود و در میانه راه مدت کوتاهی را در ورامین اقامت داشت
در جهت کویر، راه سنگ فرش
حال باید سوار شتر ها شد و در جهت کویر حرکت کرد. از این لحظه به بعد کلیه دستگاه ها (قطب نما، دما سنج و …) باید به طور منظم مطالعه و خوانده شود، بررسی ها را یادداشت می کردیم و کلیه وسایل را برای جمع آوری مشاهدات در دسترس قرار می دادیم.
باران بند آمده و هوا برای سفر عالی بود آسمان ورامین صاف و روشن بود و فقط در شرق ابری لطیف جلوی اشعه خورشید را گرفته بود، انبوهی از جمعیت در حیاط کاروانسرا گرد آمده بودند تا شاهد حرکت کاروان باشتد. در محل جوان 16 ساله ای را به نام حسن برای انجام امور شخصی به خدمت گرفتیم، حیوانات هنوز به بارشان عادت نداشتند وقتی حرکت کردیم خورشید کاملا بالا آمده بود و شتر ها با صدای زنگ های متعدد در اندازه های مختلف تجهیز شده بودند و ما با طنین دلنشین این زنگ ها ورامین را ترک کردیم
آلفونس گابریل در ادامه مسیر خود به سمت راه سنگ فرش از کوه سرخ، کوه گچ، کوه دوازده امام که در حاشیه شهر گرمسار امروزی که در گذشته خوار نام داشته نام برده و همچنین به دیدن قله همیشه سرافراز دماوند از آن نقطه اشاره می نماید و جالب تر آنکه امروزه هم با سفر به منطقه حفاظت شده پارک ملی کویر و جاده سنگفرش در صورت عدم وجود قبار یا آلودگی هوا قله دماوند از این منطقه کاملا قابل مشاهده می باشد.
کاروان او بعد از ورامین در حصار حسن بیک و در یک کارگاه قالی بافی کوچک اقامت داشته که در آن زمان حصار حسن بیک با اینکه جمعیتی بالغ بر 1000 نفر داشته و اکثر اوقات محل تجمع کاروان هایی که از یزد و کرمان می آمدند بوده اما در نقشه های آلفونس گابریل وجود نداشته !
آلفونس گابریل درباره جاده سنگ فرش که بخشی از راه ابریشم خراسان به اصفهان است می نویسد، راه سنگ فرش یک راه قدیمی است و از میان کویر به جنوب میرفت و این راه در زمان شاه عباس ( 1587_1629 میلادی ) سنگفرش شده و ( دلاواله ) جهانگرد ایتالیایی و کمی بعد از او ( تی اچ هربرت ) در سیصد سال پیش آن را دیده اند ولی در حال حاضر خبری از این جاده در دسترس نیست و ما تصمیم داریم بعد از دیدن راه سنگ فرش به سمت سیاه کوه که ( ا. تیته ) در هشتاد و پنج سال پیش از آن عبور کرده را دنبال کنیم تا بعد از آن مقصد بعدی خود را مشخص نماییم.
بقایای جاده سنگ فرش از چند لایه زغال گیاه تاغ، چوب، ساروج، آهک و …تشکیل شده امروزه کاملا در دسترس و بازدید بوده و برای ورود به منطقه حفاظت شده پارک ملی کویر از کنار این جاده تاریخی باید عبور کرد و همچنین ( پیترو دلاواله ) ایتالیایی که در سال 1618 میلادی از اصفهان برای رفتن به حضور شاه عباس صفوی عازم فرح آباد ساری می شود در سفرنامه خود به در دست ساختمان بودن این جاده در آن سال اشاره می نماید.
در ادامه سفر آلفونس گابریل و اولین مقصد آن که جاده سنگفرش و بنای قصر بهرام در کنار سیاه کوه بوده از غربی ترین نقطه مسکونی خوار یا همان گرمسار امروزی عبور کرده و از شهر گرمسار به عنوان محلی با اراضی حاصل خیز نام برده که جغرافی نویسان عرب در قرون وسطی نظیر ( ابن حوقل ) و ( مستوفی ) نیز از این منطقه به اسم ( باغ خوار محله ) نام برده اند.
منطقه ای که ما از آن عبور میکردیم غنی و پر بار بود، در همه جا گله های شتر، گوسفند و بز در حال چریدن بودند و حیوانات دیگری چون گاو، اسب، مرغ، خروس و مرغابی و بوقلمون نیز به حد وفور دیده می شد، در اطراف ما باغ های سرسبز بوته های گل سرخ و درختان انار زیادی دیده می شد که برخی از آنان تازه شکفته شده بودند و شب را در نقطه ای مسکونی به نام کهک در جنوب خوار سپری کردیم، باد شمال غربی بی وقفه میوزید و آسمان را صاف کرده و سرما را با خود به همراه داشت.
صبح روز بعد به منطقه ای رسیدیم که گیاهان کمی داشت و سطح آن پوشیده از شوره بود و نشانه ای از سیاه کوه که ما به طور مستقیم در جهت آن در حرکت بودیم به چشم نمیخورد
از رودخانه ای پر پیچ و خم که در دو سوی آن نی و گیاه روییده بود عبور کردیم و در این لحظه دسته ای مرغابی وحشی و گله ای آهو را در حرکت دیدیم.
باد هنوز هم بی وقفه می وزید و هیچ چیز از قدرت آن در امان نبود، ما به آن به پشت کرده و خود را در عبای قهوه ای رنگ بافته شده از پشم شتر پیچیده و با سکوت بر شتر های خود سوار بودیم و پس از سواری کوتاه به راه سنگ فرش رسیدیم، عرض این جاده چهار تا پنج متر بود و سطح برجسته آن از سنگ های تراش نخورده در اندازه های مختلف به صورت جزم و جفتی ساخته شده بود و جاده کمی بالاتر از زمین های دو طرف قرار داشت
جاده سنگفرش به صورت مستقیم در جهت جنوبی با 15 درجه به طرف غرب می رفت و قسمت هایی از جاده از بین رفته و دیده نمی شد، سطح آن پوشیده از شوره و در بین سنگ ها بوته های (رمسی) روییده بود، شیار هایی که در جهت شرق بر اثر جریان آب ایجاد شده بود و این جاده زیبا را در فواصل کوتاه تخریب کرده بود انسان را از نفوذ عمیق آب در قلب این اراضی به ظاهر هموار شگفت زده می کرد.
کف جاده صاف و صیقلی ولی حرکت از روی آن به دشورای صورت می گرفت و شترها فقط از شانه باریک جاده با اطمینان حرکت میکردند.
این راه سنگ فرش که ساخته دست انسان است مانند نوار مستقیمی از میان کویر عبور می کند و به عنوان یک اثر جالب با کانال سوئز کوس برابری می زند، به چه قدرت عمل باور نکردنی عظیمی نیاز بوده تا جاده را با سنگ های سختی که آوردن آن ها به اینجا خود یک سفر طولانی چند روزه را لازم داشته است، فرش کنند.
ایا این راه که به جز میان کویر سخت از جای دیگری عبور نمیکرده، ارزش این تلاش را داشته است؟ این جاده که امروزه دیگر استفاده ای ندارد و حداکثر مورد استفاده صحرا نشینانی است که احشام خود را برای چریدن به سیاه کوه می برند یا در آنجا به جمع آوری هیزم میپردازند، این جاده شگفت انگیز باید زندگی پر جنب و جوشی را از نظر رفت و آمد کاروان ها پشت سر گذاشته باشد.
آلفونس گابریل که بقایای جاده سنگفرش را دیده بود در میانه راه با بقایای دو پل سنگی که امروزه مخروبه های پایه های آنها قابل مشاهده است مواجه می شود و بعد از هشت ساعت پیشروی در مسیر جاده سنگفرش و در فاصله سی کیلومتری از سیاه کوه و نمایان شدن چهره با صلابت سیاه کوه اتراق می نماید.
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت در نوشته های گابریل وجود ریگزاری استپی شکل در محل اتراق آن شب در نزدیکی سیاه کوه می باشد که امروزه در منطقه پارک ملی کویر و در آن نقطه اشاره شده هیچ اثری از این ریگزار نبوده ولی در شرق این منطقه و در جهت باد ریگزار هایی به نام های ریگ چاه قرقره و ریگ چاه میش مست وجود دارد که همین موضوع می تواند گواه این باشد ریگ زار هایی با ابعاد کوچک یا متوسط بر اثر وزش باد و به مرور زمان سرگردان و جابجایی تل ماسه ها یا به عبارتی برخوان های ماسه ای را قوت ببخشد.
او خاطره یک شب اتراق کاروان خود در محدوده پارک ملی کویر امروزی را در کتاب عبور از صحاری ایران بدین شکل بازگو میکند
سکوتی بی پایان بر زمین سایه افکنده بود، از شکاف ورودی چادر ها آسمان صاف را می دیدیم و ماه نور خود را روی استپ بیابانی افکنده و در جایی که بوته ها و سطوح خشک شده گل رس قرار داشت، لکه ها و خطوطی روشن به وجود آورده بود.
کمی دور تر از آتش برپا شده، شتر ها به شکل سایه هایی عظیمی در برابر ما قرار گرفته بودند و این یک تصویر فوق العاده زیبا بود
ادامه را در بخش بعدی مطالعه کنید