مقصد بعدی آلفونس گابریل، قصر بهرام و سیاه کوه

آلفونس گابریل بعد از پیدا کردن بقایای جاده سنگ فرش و بازدید از آن و یک شب اتراق در آن محدوده در روز 6 مارس به سمت کاروانسرای قصر بهرام و سیاه کوه با کاروان خود حرکت میکند

 

 

safarname5

 

 

:این جهانگرد اتریشی در کتاب خود می نویسد …

اینک راه مستقیما به سوی سیاه کوه که برجستگی آن در نهایت ظرافت جلوه گر بود پیش میرفت، هر چه بالاتر می رفتیم قطعه سنگ ها بزرگ تر می شدد و راه سنگ فرش از نظر پنهان شده بود و در دو طرف مسیر صخره های برهنه روشنی از جنس گچ و آهک پدیدار شد، چهارپایان مجبور بودند در میان خرده سنگ ها راه خود را به دقت جستجو کنند.

چشم انداز مقابل به طور ناگهانی باز شد و کاروانسرای شاه عباسی ( قصر بهرام ) در برابر ما قرار گرفت، کاروانسرا بنای عظیمی داشت که قسمت هایی از آن ویران گردیده بود ولی دیوار ها و سقف گنبدی آن که از سنگ هایی مربعی شکل ساخته شده بود هنوز هم از ارزش والایی برخوردار بود 

 

 

safarname9

 

 

تمام همسفرانی که در طول این سالها به منطقه پارک ملی کویر با ما همراه شده اند بعد از گیت محیط بانی سنگفرش با این صحنه که آلفونس گابریل با جذابیت خاصی از آن تعریف می کند روبرو شده اند و اکثر این عزیزان به این موضوع اشاره میکنند که در طول مسیر به سمت سیاه کوه، به صورت غیر منتظره  بنای با شکوه قصر بهرام روبروی آنها قرار گرفته که البته یکی از مهم ترین دلایل آن، رنگ روشن مصالح سنگی به کار رفته در نمای کاروانسرا و پشت زمینه این بنا با رنگ تیره که سیاه کوه است می باشد

 

 

safarname6

 

 

آلفونس گابریل در بازدیدش از کاروانسرای قصر بهرام به وجود آبراه سنگی ساخته شده که آب مورد نیاز از چشمه شاه در فاصله 7 کیلومتری را منتقل میکرده و مخروبه های حرمسرای صفوی که به سختی ویران گردیده اشاره میکند

 

 

safarname10

 

 

او همچنین از وجود بنای سومی در وضعیت بد و با فاصله دوکیلومتری از قصر بهرام و در کنار چشمه ای تلخ به نام عین الرشید اشاره میکند که منظور همان کاروانسرای عین الرشید است و در تصاویر چاپ شده در کتاب عبور از صحاری ایران, حضور گله های بزرگ دام را در کنار این بنا نشان میدهد.

 

 

safarname7

 

 

آلفونس گابریل بعد از بازدید از قصر بهرام و چشمه شاه و کاروانسرای عین الرشید به سمت آب انبار قیلوقه حرکت میکند که در مسیر با حوض اقا محمد برخورد میکند، او درباره آب انبار قیلوقه که ساخت آن مربوط به دوره صفوی می باشد این چنین مینویسد

دور از منطقه کوهستانی، در جنوب سیاه کوه در محل تلاقی جاده تهران ورامین و جاده مشهد از طریق سیاه کوه حوض قیلوقه با سقف گنبدی شکل خود از سنگ قرار داشت که فقط در زمستان ها از آب پر می شد 

 

 

safarname11

 

 

او همچنین در رابطه با سیاه کوه به این موضوع اشاره کرده است که راه سیاه کوه به علت نا امن بودن آن حوالی دیگر یک شاه راه برای رفت و آمد کاروان ها محسوب نمی شود و در گذشته جغرافی نویسان قرون وسطی از ارتفاعات کرکس و سیاه کوه،به عنوان محل اختفای دزدان بد آوازه ای که در آنجا با امنیت کامل زندگی می کرده اند نام برده اند و البته در اینجا جا دارد تا یادی کنیم از یاغی های دوره قاجار به نام نایب حسین کاشی که در آن زمان، قلعه کرشاهی در نزدیکی کوه یخاب که در فاصله ای نچندان دور از این منطقه می باشد را تحت تصرف سپاه و شورشیان خود در آورده بود و ساکنان آن منطقه را مجبور به کوچ اجباری به خوار یا همان گرمسار امروزی کرده بود و پس از دستگیری و اعدام نایب حسین کاشی و پسرش ماشااله خان سردار کاشی بعد از چهارده سال، ساکنین اصلی کرشاهی مبادرت به بازگشت می نمایند

آلفونس گابریل در نزدیکی آب انبار قیلوقه برای اینکه بتواند مناظر اطراف را با دوربین و دقیق تر بررسی نماید از ارتفاعات این منطقه بالا رفته و در این لحظه با صحنه ای فراموش نشدنی روبرو می شود.

 از بالای کوه منظره ای در سمت چپ به چشم میخورد که در زندگی فراموش نشدنی بود زیر پای ما مسیله مانند آینه ای به نظر می رسید، مسیله کویر گسترده ای است که قسمت هایی از آن زیر آب قرار داشت، اراضی وسیعی که که زیر لایه ای نمک و آب قرار گرفته بود، انسان می توانست انعکاس تصویر آن ها را در مسیله با دوربین چشمی ببیند و وجه تمایز آن دو را که همانند نقره می درخشیدند از این طریق تشخیص دهد. راهی که 40 سال پیش (اچ. بی. وگان) و (سی. ای. بیدولف) از آن عبور کرده اند.

 

 

safarname12

 

 

در آن زمان خوشحال بودیم که توانسته ایم از کویر بگذریم. ما در جستجوی راهی گمشده از میان اراضی سرگردان کننده و پوشیده از نمک که از جنوب ادامه یافته بود گذشته و پس از چند روز به اراضی سفت و سخت رسیده بودیم.

اما باتلاقی که به آرامی خشک می شد، افسون شگفت انگیزی در خود داشت که وجود ما را ترک نکرده بود، حالا ما دوباره با نقشه های جدید و شور زیاد در برابر این مناظر هراس آور قرار داشتیم، شوری که کویر های بی کران ایران در دل گذر کنندگان از خود به جا می گذارد.اینک آرزوی سال های اخیر بر آورده شده بود

عظمت این پهنای منزوی، عمیقا در دل می نشست، در برابر کویری که جذب آن شده بودیم و اکنون ما را مجددا خاموش و متحیر مسحور خود کرده بود هیچگاه و در هیچ کجا تا بدین حد برای ابدیت و نیستی لحظه حاضر دستخوش احساسی پیش از حد واقعی نشده بودیم

گابریل همانطور که در اول سفرنامه خود گفته بود قصد داشت بعد از رسیدن به سیاه کوه برنامه های بعدی سفر خود را مشخص نماید که آِیاهمین مسیر راه ابریشم گرمسار به کاشان و اصفهان را ادامه خواهد داد یا مقصد دیگری را انتخاب خواهد کرد

ادامه را در بخش های بعدی مطالعه کنید

سفرنامه آلفونس گابریل بخش چهارم “دیر الجص”

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *